ادبیات نظری تحقیق تعاریف و راهبردهای سبک های مقابله .
ادبیات نظری تحقیق تعاریف و راهبردهای سبک های مقابله ادبیات نظری تحقیق تعاریف و راهبردهای سبک های مقابله |
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 50 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
توضیحات :
ادبیات نظری تحقیق تعاریف و راهبردهای سبک های مقابله در 33 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.
بخشی از متن :
خلاصه ای از کار:
مقابله
در اساسنامه سازمان جهانی بهداشت، سلامت انسان به معنای رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی است. بر این اساس، یکی از سه رکن مهم سلامت انسانها، سلامت روان میباشد که در تعامل با سلامت جسمی و اجتماعی باعث سلامت کلی میگردد. عوامل مهمی سلامت روان انسان را به مخاطره میاندازد، مواجه شدن او با وقایع ناخوشایندی که به طور روزمره با آنها سروکار دارد؛ وقایعی نظیر مرگ نزدیکان، بیماری، حوادث و سوانح، مشکلات اقتصادی، بیعدالتیهای اجتماعی، انجام خطاهای روزمره، مشکلات محیط کار، هر یک از این وقایع انسان را تحت فشار روانی قرار میدهد. فشار روانی از طریق سازوکارهای روانی عصبی بر جسم و روان انسان اثر میگذارد و در درازمدت میتواند به ایجاد و تشدید اختلالات جسمی یا روانشناختی بینجامد. درصورتی که افراد زیادی از جامعه تحت تأثیر آثار ناشی از فشار روانی باشند، به طبع آن، این وضعیت باعث آثار سوء اجتماعی نیز خواهد شد. افراد در موقعیتهای فشارآور از شیوههای مقابلهای متفاوتی استفاده میکنند. کارآمد بودن یا ناکارآمد بودن این شیوههای مقابله، نقش اساسی در بهزیستی جسمی، روانی و اجتماعی افراد دارد. از آنجایی که فشار روانی همراه با هیجانات نامطلوب و ناسازگاری میباشد، لذا لازمه کارآمد بودن شیوههای مقابلهای این است که هیجانات به شیوهای ابراز گردد که نه تنها فشار روانی را به حداقل برساند، بلکه برای حفظ و ارتقای سلامت روان نیز بهترین کارآیی را داشته باشد (سلیمان نژاد، همدمی و سوری، 1391).
..................
تاریخچه و تعاریف مقابله
در دهه گذشته، سازهای به نام "مقابله" در متون روانشناسی توجه زیادی را به خود جلب کرده است (دیویس، 2007). پژوهشهای زیست شناختی و روانشناختی در زمینه روشهای سازگاری با محیط قدمتی دیرینه دارد. مفهوم مقابله برای مدت طولانی است که در روانشناسی مطرح میباشد و شروع آن به صورت رسمی به دهههای شصت میلادی بر میگردد. به طور کلی، قبل از رواج اصطلاح مقابله مفاهیمی همچون سازگاری، ساز و کارهای سازگار شدن و تعاملیابی به گونهای گسترده به کار میرفت.
............
انواع راهبردهای مقابله و عوامل موثر بر آن
روشهای متفاوتی برای مقابله با شرایط و وقایع استرسزا وجود دارد، برخی از پژوهشگران طبقهبندیهایی را در این زمینه ارائه دادهاند که در اینجا به بعضی از آنها اشاره میشود.
مقابله سازگارانه در مقابل ناسازگارانه[1]
در صورتی که مقابله به انسان کمک کند تا به گونهای مؤثر با وقایع استرسزا مقابله کند و درماندگی و پریشانی او به حداقل برسد، از روشهای مقابلهای سازگارانه محسوب میشود. پاسخهای سازگارانه همان روشهای مقابلهای عمدتاً مشکلمداری هستند که فشارهای روانی را کاهش میدهند و سیستم را به تعادل باز میگردانند. در حالی که انواع ناسازگارانه این روشها که بیشتر هیجانمدار و اجتنابی هستند دور باطل فزایندهای از اضطراب و نگرانی بوجود میآورند که به تشدید فشارهای روانی، کاهش اعتماد به نفس، بروز بیماریهای جسمی و افسردگی و روی آوردن به الکل و داروها منتهی میگردند ولی اگر راهبرد مقابلهای به ایجاد درماندگی برای خود و دیگران منجر شود، ناسازگارانه تلقی میگردد. همچنین فرد باید راهکارهای سازگارانه متعددی را بشناسد تا بتواند متناسب با مسأله و شرایط استرسزا راهکار مناسب را انتخاب کند (تروورجی و انرایت، 2006 ترجمه، بخشی پور رودسری و صبوری مقدم، 1390).
...........
راهبردهای هیجان محور در مقابل راهبردهای مسأله محور[2]
بسیاری از متخصصان مانند فولکمن، شافر[3]، لازاروس، پیرلین و اسکولر[4] (2009) راهبردهای مقابلهای را به دو دسته راهبردهای هیجان محور و راهبردهای مسأله محور تقسیمبندی کردهاند:
...........
مقابله دگرگون کننده در مقابل بازگشت کننده[5]
به نظر مدی و کوباسا (1984) سخت رویی با بهکارگیری
...............
راهبردهای مقابلهای شناختی- رفتاری
درمانهای شناختی-رفتاری از مدلهای مطرح شده در روانشناسی شناختی و رفتاری نشأت گرفتهاند و تاکنون شواهد پژوهشی بسیاری در تأیید.
..........
راهبردهای مقابلهای براساس طبقهبندی اندلر و پارکر
اندلر و پارکر[6](2003) براساس تحقیقی جهت بررسی فرایند مقابله عمومی، افراد را برحسب سه نوع اساسی راهبرد مقابله متمایز میسازند:
...........
مراحل مقابله
بر طبق نظر لازاروس و فولکمن (1984) مقابله سه مرحله دارد:
1- ارزیابی اولیه استرسزاها: در این مرحله فرد به گرد آوری اطلاعات درباره موقعیت و شرایط استرسزا و تهدیدهای بالقوه آن میپردازد و اینکه تا چه حد این شرایط به او مرتبط است. اگر فرد شرایط را نامرتبط با خود ارزیابی کند مقابله پایان مییابد. در غیر این صورت فرآیند مقابله ادامه یافته و فرد وارد مرحله دوم میشود.
..........
منابع مقابله
لازاروس و فولکمن (1984) منابع مقابلهای محیطی و فردی متنوعی را مطرح کردهاند که آنتونوفسکی (1987) آنها را منابع مقاومت عمومی نامیده است و مهمترین آنها عبارتند از: ورزش[7]، مهارتهای خودگویی موقعیتی[8]، نگرشهای مثبت[9] مانند احساس تسلط بر موقعیت تنش زا و مدیریت آن، سخت رویی (چالش پذیری، احساس تعهد و کنترل)، خوش بینی[10]، مهارتهای حل مسأله، مهارتهای ارتباطی، منابع مالی، خدمات اجتماعی.
........
منابع
سبکهای مقابله
مقابله
در اساسنامه سازمان جهانی بهداشت، سلامت انسان به معنای رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی است. بر این اساس، یکی از سه رکن مهم سلامت انسانها، سلامت روان میباشد که در تعامل با سلامت جسمی و اجتماعی باعث سلامت کلی میگردد. عوامل مهمی سلامت روان انسان را به مخاطره میاندازد، مواجه شدن او با وقایع ناخوشایندی که به طور روزمره با آنها سروکار دارد؛ وقایعی نظیر مرگ نزدیکان، بیماری، حوادث و سوانح، مشکلات اقتصادی، بیعدالتیهای اجتماعی، انجام خطاهای روزمره، مشکلات محیط کار، هر یک از این وقایع انسان را تحت فشار روانی قرار میدهد. فشار روانی از طریق سازوکارهای روانی عصبی بر جسم و روان انسان اثر میگذارد و در درازمدت میتواند به ایجاد و تشدید اختلالات جسمی یا روانشناختی بینجامد. درصورتی که افراد زیادی از جامعه تحت تأثیر آثار ناشی از فشار روانی باشند، به طبع آن، این وضعیت باعث آثار سوء اجتماعی نیز خواهد شد. افراد در موقعیتهای فشارآور از شیوههای مقابلهای متفاوتی استفاده میکنند. کارآمد بودن یا ناکارآمد بودن این شیوههای مقابله، نقش اساسی در بهزیستی جسمی، روانی و اجتماعی افراد دارد. از آنجایی که فشار روانی همراه با هیجانات نامطلوب و ناسازگاری میباشد، لذا لازمه کارآمد بودن شیوههای مقابلهای این است که هیجانات به شیوهای ابراز گردد که نه تنها فشار روانی را به حداقل برساند، بلکه برای حفظ و ارتقای سلامت روان نیز بهترین کارآیی را داشته باشد (سلیمان نژاد، همدمی و سوری، 1391).
هر فرد با توجه به ویژگیهای فردی و اجتماعی خود سبک و الگوی مشخصی برای رویارویی و مقابله با مشکلات و فشارهای زندگی دارد و به طریق ویژهای با استرسهای زندگی کنار میآید. بدیهی است هر یک از این راهبردهای مقابلهای و روشهای حل مسأله، درجات کارآمدی متفاوتی دارند و تأثیر خاص خود را بر سلامت عمومی افراد اعمال میکنند (اقدسی و عیدی، 1390) وقتی که فشارهای روانی، جنبههای زیستی و روانی انسان را تحت تأثیر قرار میدهد، عملکردهای فیزیولوژیک، شناختی و رفتاری ما مختل و عملکردهای نابهنجار ظاهر میشود. بر اثر فشار روانی، الگوی تفکر افراد اغلب آشفته و عملکرد حافظه و تمرکز فرد با مشکل مواجه میشود. زمانی که فشار روانی افزایش مییابد توجه ما به درخواستهای محیطی کاهش و توجه به خود و جنبههای نامرتبط محیطی افزایش مییابد. در شرایط تنشزا تصمیمگیری منطقی، جستوجوی فعال اطلاعات و جذب و درک دقیق، بهطور ناقصسازماندهی میشود. به نظر میرسد افراد در موقعیتهای تنشزا از راهبردهای مقابلهای متفاوتی استفاده میکنند (بهادری خسروشاهی و هاشمی نصرتآباد، 1390). از نظر لازاروس و فولکمن (1988) شیوههای مقابله با تنیدگی فرایند مشخصکننده خواستهها و الزامات درونی و بیرونی، و نیز فرایندی فعال و هدفمند برای پاسخدهی به محرکی تهدیدکننده است. در واقع روش مقابله یک حالت و رگه فردی ثابت نیست بلکه یک فرایند تعاملی است که همواره بر اثر تجربه تغییر مییابد و اصلاح میشود. راهبردهای مقابله شامل افکار، احساسات و اعمالی هستند که در موقعیتهای مختلف فراخوانده میشوند تا از فشارهای روانی بکاهند. مقابله یعنی تلاش هشیار یا ناهشیار برای بازداری یا تضعیف عوامل تنشزا یا تحمل آنها به طوری که حداقل آسیبرسانی را داشته باشند (بساک نژاد و بوستانی، 1391).
اگر افراد راهبردها و نگرشهای مقابلهای را در زندگی خود به کار ببرند، به احتمال زیاد تواناییهای فردی آنها پیشرفت خواهد کرد و خواهند توانست زندگیشان را بهوسیله بهکارگیری راهبردهای درست و صحیح دوستداشتنیتر نمایند. البته برای انجام این کار باید بدانند که مقابله به چه معناست و فرایندهای مقابلهای چگونه عمل میکنند.
تاریخچه و تعاریف مقابله
در دهه گذشته، سازهای به نام "مقابله" در متون روانشناسی توجه زیادی را به خود جلب کرده است (دیویس، 2007). پژوهشهای زیست شناختی و روانشناختی در زمینه روشهای سازگاری با محیط قدمتی دیرینه دارد. مفهوم مقابله برای مدت طولانی است که در روانشناسی مطرح میباشد و شروع آن به صورت رسمی به دهههای شصت میلادی بر میگردد. به طور کلی، قبل از رواج اصطلاح مقابله مفاهیمی همچون سازگاری، ساز و کارهای سازگار شدن و تعاملیابی به گونهای گسترده به کار میرفت. روانشناسان شخصیت، زیست شناسان تکاملی و زیست روانشناسان معتقدند انسان و سایر جانوران در مواقع ضروری مانند بروز تعارضات درونی، به خطر افتادن زندگی و تحریک شدن نیازهای روانی- جسمانی، در جستوجوی تعادل و رفع تنش بر میآیند و به عبارتی برای سازگاری تلاش میکنند. لازاروس و فولکمن (1984) تلاش برای تعییر شناختی و رفتاری با هدف مدیریت تقاضاهای درونی یا بیرونی که فراتر از منابع فرد ارزیابی میشود را مقابله نام نهادند. به عبارت دیگر پاسخ مقابلهای چیزی است که انسان در مواجهه با تقاضاها فکر میکند یا انجام میدهد.
[1]. Adaptive Versus Maladaptive Coping
[2]. Emotion Focus Versus Problem- Solving Focus
[3]. Shaefer
[4]. Pearlin & Schooler
[5]. Transformational versus Rrgressive coping
[6]. Endler & Parker
[7]. Exercise
[8]. Situational Self-Tallk Skills
[9]. Positive Beliefs
[10]. Optimism